درسهایی که از ساخت پادکست علمی یاد گرفتم

کاترین باسیل: «ساخت پادکست به عنوان پروژه ای در کنار کاراصلی شامل یادگیری مسائل زیاد در مدت زمان بسیار کوتاه می شه و گرچه ممکنه پادکست شما درمیان برترین های جهان قرار نگیره، اما فرآیند یادگیری ساخت پادکست میتونه منافع بیشماری به همراه داشته باشه.»

به عنوان دانشجوی دکترای عصب شناسی در دانشگاه ماستریخت هلند، برام مشکل بود تا منبعی مناسب پیدا کنم که حس کنجکاوی ام رو در مورد عصب شناسی اخلاقی ارضاع کنه. عصب شناسی اخلاقی حوزه ای میان رشته ایست و با مسائل اخلاقی و اجتماعی سروکار داره که با توسعه علم عصب شناسی و کارکردهای مربوط به اون مطرح می شن. من همینطور مایل بودم در مورد عصب شناسی اخلاقی آگاهی رسانی کنم واز نظرات عصب پژوهان دپارتمان (حوزه تحصیلی) خودم نیز یاد بگیرم. با این حال حس کردم که بحثهای یک نفره کافی نیست و من به چیزی جامع تر نیاز داشتم که بتونه در دسترس افرادی باشه که سوالاتی دارند و نمی دونند از کجا شروع کنند. پس من تولید پادکستی رو با نام «پلیس عصب شناسی اخلاقی» شروع کردم.

از آغاز کارم در ژانویه 2019 (دی ماه 1398) تا کنون هفت قسمت منتشر کرده ام و از مراحل ساخت، مصاحبه و بازاریابی برای پادکستم لذت می برم. با این وجود این مسیر همشیه هموار نبوده و در این مسیر با چندین چالش روبرو شده ام. حالا اگر در حال برنامه ریزی برای ساخت پادکست خودتون هستین، مایلم نظرم رو باشما به اشتراک بگذارم.

چیزی نو بسازید

موضوعی را پیدا کنید که برجسته است و در پادکستهای دیگر مطرح نمی شه. شنوندگان شما تعامل بیشتری به گوش دادن خواهند داشت اگرحس کنند که در حال گوش دادن به چیزی خاص هستند. حتی اگر کسی در مورد موضوع انتخابی شما قبلا کاری منتشر کرده، از خودتون بپرسید «چه موضوعی مورد بحث قرار نگرفته؟» و روی آن موضوع تمرکز کنید.

اهداف خود را تعیین کنید

حالا که موضوع خودتون رو انتخاب کردید، باید چندین هدف را مشخص کنید. از خودتون بپرسد:

هدف اصلی پادکست چیست؟ 

هدف پادکست من ایجاد آگاهی در مورد پیامدهای اخلاقی و اجتماعی علم عصب شناسی بود؛ مسئله ای که در نظر من در دنیای پادکست جاش خالی بود.

مایلین چه پیامی را انتقال دهید؟

من می خواستم که مخاطبانم به درک این موضوع برسند که روشی که علم عصب شناسی در حال پیش روی است ممکنه با مشکلات اخلاقی و وجدان کاری همراه باشه که همه ما باید از اون آگاه باشیم.

چه کسانی مخاطبان شما هستند؟

قصدم این بود که پیام اصلی پادکست به مخاطبان گسترده ای برسه. آنچه برام روشن بود این بود که مخاطب هدف من میتونه هرکسی باشه که علاقه مند به کارکردها وتحقیق درحوزه عصب شناسی است. این مسئله افراد غیر متخصص و عام مردم رو شامل میشد.

چند وقت به چند وقت می خواهید قسمت های پادکست رو منتشر کنین؟ 

ازاونجایی که این پادکست یکی از بسیار پروژه هایی بود که درحال دست و پنجه نرم کردن باهاشون بودم تصمیم گرفتم که درماه یک قسمت منتشر بکنم و البته که فرآیند ساخت یک قسمت می تونه وقت گیر باشه. 

زمانی که پاسخ سوالات بالا رو پیدا کردین، دراولین قسمت، که معمولا قسمت معرفی پادکست هست، پاسخها رو با مخاطبانتون به اشتراک بگذارین. اینکه هدفتون رو از تولید پادکست بنویسین یه قدم مهم درمدیریت موثراین پروژه هست. این موضوع چیزی بود که با خودم الان میگم ای کاش پیش از شروع پادکست یاد گرفته بودم. بعدازانتشار قسمت اول تازه متوجه شدم که هدف و محتوای پادکست رو اصلا بیان نکرده بودم. هدف و محتوا در ذهنم خودم کاملا واضح بود اما مخاطبین من قطعا روحشون هم خبرنداشت که  من ازابتدا برای چی این پادکست رو ساختم و چرا باید به گوش دادن ادامه بدن. 

ازابتدا قصد داشتم که قسمتهای کوتاهی منتشر کنم (تقربیا نزدیک به سی دقیقه و نه بیشتر) اما برام روشن شد مباحثی که با مهمانانم در پادکست داشتم نیاز به زمان بیشتری داشت و درنتیجه محدودیت زمانی که خودم اعمال کرده بودم از نیم ساعت به یک ساعت افزایش پیدا کرد.

مسائل فنی

تولید یک پادکست نیاز به ابزار و نرم افزار لازم برای ضبط، تدوین و انتشار داره. نیازی نیست که حتما یک کارگردان خلاق، متخصص حوزه صدا و یا یک پادکستر حرفه ای باشید. زمانی که من شروع به تولید اولین کارم کردم، اصلا نمی دونستم دارم چیکار میکنم و به تدریج ابزاری رو پیدا کردم که برای من مناسب بودن.

برای ضبط، تدوین و انتشار کارهام از نرم افزار «انکر» استفاده می کنم که به منظوراستفاده در تمامی مراحل تولید پادکست طراحی شده و امکان این رو داره که بتونین قسمتهای ضبط شده رو بصورت خودکار در تمامی پلتفورمهای پادکسترگیر منتشرشون بکنین. تمامی ابزار ضبط صدا رو هم خودم تهیه کردم. میکروفون «یتی» از شرکت«بلومایکروفونز» خریداری شد. اگر مایل نیستین که میکروفون پیشرفته و گرون قیمت بخرین، میکروفون لپ تاپتون میتونه کارتون رو راه بندازه. برخی موسسات ممکنه بودجه و امکاناتی رو برای پروژه های مربوط به «ارتباطات علم» فراهم کنن. میتونین از افراد ذی صلاح و یا سوپروایزر خودتون این مسئله رو جویا بشین. 

اگر مهمانان من بومی باشند با میکروفون خودم به دفتر اونها میرم و اگر مصاحبه ای از طریح اسکایپ داشته باشم حداکثر تلاشم رو برای پیدا کردن جایی میکنم که از صداهای ناخواسته خالی باشه و مستقیما صدا رو روی لپتاپم ضبط میکنم. (نرم افزار مورد استفاده «کویک تایم پلیر» برای دوستانی که از مکینتاش استفاده میکنن)

زمان خود را مدیریت کنین

در ابتدای کارم در مورد مسائل زیر با مشکل مواجه بودم. الف) پیدا کردن مهمان برای اولین قسمتهای پادکستم. ب) به اتمام رسوندن جلسه ضبط در زمان مناسب و تعیین شده. پ) انتخاب موضوع مناسب هر قسمت. ت) کنجاندن قسمتها در سی دقیقه ای که خودم رو به اجبار محدود کرده بودم.

با گذر زمان این کار آسون تر شد اما هنوز هم مجبورهستم برای مدیریت موثر زمان به خودم بیشتر سخت بگیرم. چند وقت پیش برای پروفسوری پیغامی ارسال کردم و فکر می کردم که ایشان می تونن مهمانی عالی باشند. اما بعد از یک هفته هیچ پاسخی از ایشان دریافت نکردم. مجبور بودم که از این موضوع بگذرم و با شخص دیگری تماس گرفتم. در برخی پروژه ها ممکنه منتظر ماندن به مدت یک هفته قابل توجیه باشه اما نه وقتی که شما در حال تولید پادکست هستین. برای خودتون موعد سررسید مشخص کنین و از اون زمان تخطی نکنین. 

خوب خودتان را آماده کنین

اگر در حال تولید پادکستی هستین که قراره با مهمانتون مصاحبه ای انجام بدین برای ارتقاع سطح پادکستتون و حفظ و احترام به زمان خودتون و ایشان، با دقت بالا برای این کار خودتون رو آماده کنین.

کاری که من می کنم ازین قراره: 

موضوع یا زمینه بحثی رو که در قسمت بعد مورد بحث قرار خواهد گرفت رو تعیین می کنم و بعد فهرستی از مهمانهای مورد نظرم رو میسازم و فرد اول رو دعوت می کنم.
به محض دریافت پیام تایید پذیرش حضور مهمانم، تدوین متن رو شروع و در مورد تاریخ ضبط این قسمت با حضور مهمان تصمیم گیری می کنم. نرم افزار «وِن تو مییت» ابزاری عالی برای این کاراست.
خلاصه نسبتا کلی در مورد موضوعاتی که مایلم در مصاحبه مطرح کنم رو برای مهمانم یک هفته قبل از تاریخ ضبط ارسال می کنم تا اونها هم زمان کافی برای آماده کردن پاسخهای مفید داشته باشن.
در روز ضبط هرآنچه ممکنه که باعث هواس پرتی بشود رو از خودم دور می کنم (مثلا با قرار دادن تلفن همراه یا هشدارها در حالت بی صدا). جلسه رو با چندین سوال شروع میکنم که تا یخ مجلس آب شه. (سوالاتی مثل: چرا این روزها وقتتون اینقدر پره – چرا اینقدر مشغولین) همه دوست دارن در مورد اینکه چرا درگیر کار هستن صحبت کنن. ودرنهایت و البته مهمترین مسئله اینکه حتما یادتون نره دکمه ضبط رو فشار بدین!
هر قسمت شما می تونیه ساختار متفاوتی نسبت به قسمت قبلی داشته باشه. برای مثال ممکنه شما مایل باشین که مجری بدون مهمان و متکلم وحده باشین و یا با یک نفرخاص در چند قسمت مصاحبه کنین و یا با چندین نفر همزمان مصاحبه کنین و یا ترکیبی از این دو. همه این انتخاب ها نیازمند آمادگی هستند و همزمان با پیشروی در این مسیر مسائل رو یاد خواهید گرفت.

متن پادکست را بنویسید

شما باید متنی رو برای هر قسمت پادکستتون تهیه کنین تا آنچه قراره بگین وموضوعاتی که قراره پوشش بدین از دهنتون خارج نشن. آماده کردن متن به معنی این نیست که باید آنچه می گین رو حفظ باشین. فضای لازم رو به ذهنتون برای فی البداهه عمل کردن بدین.

کارتان را به اشتراک بگذارین

نگه داشتن یک قسمت برای خودتون و منتشر نکردنش هیچ فایده ای نداره. قدمهاتون رو کوتاه بردارین. کارتون رو با دوستان نزدیکتون، همکاراتون سرکار، با هم اتاقی هاتون، با استاداتون، با افرادی که در «لینکت این» در ارتباط هستین و یا دوستان «فیسبوک»تون به اشتراک بذارین. کارتون رو از طریق «اپل پادکست» یا «گوگل پادکست» و یاد دیگر پلتفورمهای در دسترس در اختیار مخاطبان بیشتری قرار بدین (این کارسخت رو نرم افزار «انکر» برای من انجام میده).  برای افزایش مخاطب میتونین پیام کوتاهی در انتهای هر اسلاید در ارائه هاتون یا در امضای ایمیل هاتون اضافه کنین که مخاطب رو به پادکستتون راهنمایی می کنه. پس از اینکه مخاطبانی پیدا کردین می تونین قسمتهای پادکستتون رو سازگار با علایق مخاطبانتون بکنین که این می تونه به ارزش پادکستتون اضافه بکنه.

با آغوش باز پذیرای بازخورد مخاطبانتان باشید

زمانی که شما پادکستتون رو با دیگران به اشتراک می گذارین، قطعا مخاطبانتان همه قسمتها رو دوست نخواهند داشت و اونها می تونن منبع بارزشی از بازخورد باشن. 

بعداز انتشار قسمت اول کارم دوستی به من مراجعه کرد تا بهم بگه که درنظراونها من در این قسمت در تلاش بودم که نظراتم رو از طریق سوالاتم به مخاطب القاق کنم که این باعث لطمه خوردن به بی طرف بودن مصاحبه ام شد. در قسمتهای بعدی، سوالاتم رو با وسواس (دقت)بیشتری پرسیدم. این موضوع بهترین اتفاقی بود که می تونست برای پادکستم بیافته و در نتیجه قسمت دوم موفق تر بود. از بازخورد مخاطبانم یادگرفتم و مخاطبانم با نظر مثبت تری به کارم گوش دادند (یا؟ و کارم با نظرات مثبت تری مواجه شد).

برای کمک دست دراز کنین (از دیگران کمک بگیرید)

وقتی تمام کار رو به تنهایی انجام میدید ساخت یک پادکست می تونه بسیار چالش برانگیر باشه. درجلسه ضبط کار، کارگردانی خلاق، متخصص صدا و بازاریاب بودن کار سختی هست. وقتی مردد هستین، نیازتون رو ابراز کنین و از دیگران کمک بگیرین.

به تمرین ادامه بدهید

شما قدم به قدم شاهد تغییر و پیشرفت خواهید بود وافراد بیشتری برای کار شما ارزش قائل خواهند شد. در جریان ساخت پادکستتون یادگیری شما ادامه پیدا میکنه. مهم هست که انتظاراتتون رو مدیریت کنین و با این تفکرکه پادکستتون جز برترین ها خواهد بود خودتون رو گول نزنین. ساخت پادکستتون رو به مانند ساخت یک فیلم کوتاه ببینید؛ مثل فیلمی که برای دوستان و افراد جامعه کوچکی که بهش تعلق دارین تولید می کنید. این فیلم رو همسایه هاتون بسیار دوست خواهند داشت اما ممکنه تبدیل به یک فیلم پر فروش نشه. هدفتون برای رسیدن به یک میلیون مشترک یا مخاطب نباشه. اگر چند ده نفر هم مخاطب دارین این عالیه. وقتی حرف از مشترکین (مخاطبین) پادکست میشه همیشه کیفیت و نه کمیت راه درست برای پیشرفته.

بطور خلاصه، ساخت پادکست برای من امری مفرح، چالشی مثبت و بسیار با ارزش هست. اما به خاطر داشته باشین که چیزای متقاوت مخاطبین متفاوتی داره. (هرچیزی برای هرکسی ساخته نشده).(چیزای مختلف برای افراد مختلف متفاوت عمل می کنن.)

 

این مقاله از «جامعه مجله نیچر کریر» گرفته شده که مکانی است برای خوانندگان مجله «نیچر» تا بتونن تجربیات حرفه ای وپیشنهادات شان رو به اشتراک بگذارن.مقاله توسط عیسی سودمند برای وبسایت “جایزه چراغ” ترجمه شده.

به‌اشتراک بگذارید:

فهرست مطالب